سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته ها



 عیب خود بینا باش و عیب کسان مگوی.

در جواب تعجیل منما، ناپرسیده مگوی و دل را بازیچه ی دیو مساز.

تا به محاسبه ی خود نپردازی در دیگران شروع مکن.

اندک خود را بهتر از بسیار مردم دان.

دوستی خدا را در کم آزاری دان.

سعادت دنیا و آخرت را در صحبت دانا شناس.

فخر به فقرا مفروش و با ایشان محبت کن.

به حکم خدا راضی باش.

کسی را به سخن رنجه مکن، مال را عاریت دان.

بدان که هزار دوست کم است و یک دشمن بسیار.

از مردم نوکیسه وام مخواه.

مردم را در غیبت همانگوی، که در روی توانی گفت.

حاجت برادران مومن را کاری بزرگ دان.

نیکویی خود را به منت بر زبان باز میار.

مردم را در بدی مدد مکن.

وفا از جوانمرد طلب که جوانمرد چون دریا است و بخیل چون جوی، دراز دریا جوی نه از جوی.

دوستی او را شاید که در وقت خشم بر تو ببخشاید.

در رعایت دلها بکوش.

دوست را در وقت خشم آزمای و مصاحب را در نیستی تجربه نمای.

به هر کجا که باشی خدا را حاضر دان.

هر گاه به نماز ایستادی فکر کن آخرین نماز تواست.

چشم طمع از جان و مال و ناموس مردم بردار تا همه تو را دوست بدارند.

از عیبی که در تو است دیگران را ملامت مکن، طاعت نکرده دعوی کرامت مکن.

کار تنها نه به روزه و نماز است، کار به شکستگی و نیاز است.

نماز کردن زیاد کار پیرزنان است، روزه داشتن صرفه جویی در نان است.

حج رفتن تماشای جهان است، نان دادن کار مردان است.

با اینهمه افضل عبادات نماز است، خاصه وقتی به عجز و نیاز است.

هر که دانست که خالق در حق تقصیر نکرد از بد پاک شد و هر که دانست که قسام قسمت روزی بد نکرد از حسد پاک شد.

سخن به جز راستی مگوی و راست را پنهان مکن البته به وقتش.

صحبت با خلق دردی است که درمانش تنهایی است.

هر چند که نفس طالب بقا است اما بقای جاویدان در فنا است.

زبانت را به دشنام عادت مده، به غم کسان شادی مکن، در جایگاه تهمت مرو.

هر که از ملامت نترسد از او بگریز.

دنبال سرگرمی های ناروا مثل دود و مشروب و از این دست مرو که زندگیت را به باد میدهی.

بیمار و نادان و مست را پند مده.

شغل اگر چه خرد باشد، به ناآزموده مفرمای.

دوستان را از عیب ایشان آگاه کن.

از دوست به جور و جفا کرانه مگیر.

چون به خانه کسان درآیی چشم را صیانت کن.

مردم را به معامله بیازمای آنگاه دوستی کن.

مردمان را به چرب زبانی مفریب.

با صاحبان دولت مناکحت مکن که کم آیی.

بدان را طعنه مزن.

رعیت بی اطاعت را رعیت مدان.

در جهانگردی سلاح و سخاوت را مدار ساز.

به عیب خود بینا باش تا به جایی برسی.

مشورت با دشمن مکن و چون کردی از گفت او حذر کن.

خود را از معتمدان گردان تا همه به تو اعتماد کنند.

به زیارت مردگان و زندگان برو.

راحت را از رنج طلب، خلق را دوست دار و مال را دشمن.

در آن کوش تا زنده شوی و دست می جنبان تا کاهل نشوی و روزی از خدای تعالی دان تا کافر نشوی.

صحبت با خردمندان دار.

پای از گلیم خود دراز مکن.

به ظاهر کسی فریفته مشو.

از نیکان برادری گیر، از معصیت بگریز.

چون پیش بزرگان و هنرمندان بنشینی، همه گوش باش و چون سخن گویند تو خاموش باش.

سرمایه ی عمر را مغتنم شمار.

نادان را زنده مدان.

نفس خود را مراد مده که بسیار خواهد.

خودشناسی را سرمایه ای بزرگ دان و از دشمن دوست روی حذر کن.

دشمنانت اگر چه حقیر باشند از آنان حذر کن.

از دشمن خانگی بسیار بترس.

با ناشناخته سفر مکن.

امانت نگهدار تا توانگر شوی.

نمام و دروغگو را به خود راه مده.

گمان مردمان را در حق خود خطا مکن.

عهد را در حالت سخط و غضب نیکو نگهدار.

وقت را هیچ بدل مشناس.

سود هر دو جهان را خاموشی دان.

مگو حرفی را که عذر باید خواستن.

راست گوی و عیب مجوی، راست را به دروغ مانند مگوی.

نخست اندیشه کن آنگاه بگوی.

درویشان را ناامید باز مگردان.

صبور باش.

در هر کاری یاری از حق طلب.

در نیکوکاری ها بهانه جوی مباش.

منت بردار و منت منه، ناسپاس و بی منت را به خود راه مده.

نان همه کس مخور و نان بر همه کس بده.

با مردم فرومایه منشین.

بدترین عیب پر گفتن را دان.

بیاموز و بیاموزان.

کم گوی و کم خور و کم بخواب.

در سختیها صبر پیشه گیر.

بر شکسته و ریخته افسوس مخور.

آنچه در دست داری شادمان مباش و آنچه از دستت رفت دریغ مخور.

از آسمان سخن را بزرگتر دان.

عجل را در هیچ حالی فراموش مکن.

هر هدفی را وقتی به آن برسی وسیله می شود برای هدفی دیگر.

کسی را به خصومت و جنگ وعده مکن.

از فرمانبرداری نفس حذر کن.

مال را فدای تن کن.

دوست را به تواضع بنده کن، دشمن را به احسان و گذشت دوست کن.

بر زاهد جاهل اعتماد مکن.

در سخن جواب اندیش باش.

کسی را به افراط مگوی و مستای، اگر چه زیان افتد.

بنده ی حرص مباش، خفته ی غفلت مشو.

از گناه لاف مزن.

از داده ی خدا بخور تا کم نشود.

نفس را از برای مال پایمال مکن.

اگر صلح بر مراد برود جنگ مکن.

در سفر خوی از آن خوشتردار که در حضر داشتی.

خود را اسیر شهوت مساز.

از آن سودی که آخرش زیان باشد گرداگرد او مگرد.

برای اندک چیزی خود را بی قدر مکن.

با هیچ بدی همداستان مباش.

بلا را به صدقه و دعا دفع کن.

پیران کار دیده را حرمت دار.

از آموختن علم و پیشه عار مدار.

جرم و بهتان بر کسی منه تا انفعال به تو باز نگردد.

با کسی چیزی را که جواب آنرا نتوانی شنید مگوی.



نوشته شده در چهارشنبه 89/8/5ساعت 10:27 صبح توسط حمیده بالایی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak